مبناي تشكيل خانواده، ساخت يك ارتباط عاطفي دو طرفه در بين زن و مرد و به عبارت ديگر زن و شوهر است، نيازي كه هر دو طر ف براي اين كه بتوانند آنها را برطرف سازند، معاش وحيات جديدي را شكل دهند و با برقراري لينك در ميان خود، تشكيل خانواده ميدهند . زن و شوهر به بهترين نحو نيازهاي عاطفي و جنسي يكديگر را برآورده ميسازند؛ به طوري كه اين نهاد، عامل مهمي در نگهداري تندرست اخلاقي اشخاص و جوامع بوده هست . حمايت ديوانه زن ومرد از يكديگر كه ناشي از برقراري پيوندي ايمني بخش و ادب دهنده است، بيش از هر ارتباط انساني ديگر بوده مي باشد . وصلت قراردادي ميباشد كه به صورت ارگانيك تداوم نسل انساني را تسهيل ميكند .
رشد اجتماعي فرزندان كه در پرتو عواطف مثبت پدر و مادر به بهترين نحو رخ ميگيرد، از مهم ترين كاركردهاي خانواده هست . روابط مناسبد در ميان اعضاي خانواده، شرط و مسئله اساسي ايفاي اين سه كاركرد است . بيترديد، در صورتيكه اين رابطه ها كاهش يابد يا اين كه به صورتي خشنود كننده نباشد، كاركردهاي خانواده تضعيف خواهد شد . در اين بين، رسانههاي تازه به ويژه اينترنت با صورت دهي به فضاي مجازي خير صرفا كاركردهاي خانواده، بلكه اصل و تماميت آن را به معضل كشيده است . افزايش جدايي در جوامع غربي كه حدود يك سوم ازدواجها را در بر مي گيرد و بسط همزيستي مشترك كه در اكثري از دولت ها غربي تا سه برابر ارتقا يافته، چالشهايي براي اصل و تماميت خانواده در جوامع بشري ميباشد . سخن از شكلهاي مختلف خانواده، مانند خانواده تك والدي، ازدواجهاي قراردادي غير سنتي و همزيستي همجنسگرايان، اعم از زن يا مرد، چشم پوشي از اضمحلال تدريجي نهاد خانواده و همت استيصال گونهاي براي مراقبت خانواده مي باشد . براي مثال، خانواده تك والدي به اين چهره كه معمولاً زنان، داوطلبانه، فرزند خويش را به تنهايي سرپرستي مي كنند و در عين حالا رابطه خويش را با مردان ديگر محافظت ميكنند، به نوعي گسست خانواده سنتي را به دنبال دارااست (جوكار، 1387) . همچنين زمينهساز گسستها و چالشهاي ناشي از آن دربين زن و شوهر شده است كه در راستاي اين تحولات ودگرگونيهاي نشئت گرفته از صرف وقت در فضاي مجازي و كمتر شدن ارتباطات با يكديگر شكافها را در خانواده دربين زن و شوهر اكثر كرده و احساسات و عاطفه ها دو جانبه را از در بين برده است . 5-2 . مسئوليتهاي والدين با توسعه و گسترش وابستگيها و تأمين نيازهاي صوري از نحوه اينترنت در فضاي مجازي براي اعضاي خانواده، پدر و مادر حس مسئوليت كمترين نسبت به فرزندان و يكديگر ميكنند، چون فضاي مجازي محيطي را به وجود ميآورد كه فرزندان به سادگي ميتوانند از سرگرميها و ساير امكاناتي كه در آن وجود دارد سود ببرند و كمتر نيازي به مصاحبه و يا اين كه در كنار پدر و مادر بودن حس نمايند . از سوي ديگر، فرايند جهاني شدن و مسائل ناشي از آن والدين را ناچار به گذراندن وقت بيشتري در بيرون از منزل مينمايد و سبب ساز اعتنا كمتري از سوي آنها نسبت به ساير اعضاي خانواده ميشود .
. مسئوليتهاي فرزندان فرآيند به كارگيري روز افزون از اينترنت از يك سو و تأثيراتي كه اين فناوري جديد به صورتهاي متعدد بر فرزندان ميگذارد از سوي ديگر، سبب متزلزل شدن مسئوليتهاي فرزندان نسبت به خانواده شده است . اين تحولات و تأثيرات بر روي فرزندان چگونگي رابطه آن ها با والدين و ديگر اعضاي خانواده را دگرگون كرده است، به طوري كه فرزندان در خانواده ديگر نسبت به والدين و ديگر اعضاي خانواده نسبت به گذشته احترام، وابستگي، نياز عاطفي و . . . چنداني ندارند . سلسله مراتب در خانواده تقسيم قدرت ميان زن و مرد و بقيه اعضاي خانواده نيز بايستي به شيوههاي سنجيده و مطلوب صورت گيرد . از آنجا كه معمولاً مسئوليت اداره اقتصادي با مرد است، برخورداري وي از منزلت بالاتر در تصميمگيريها در استحكام خانواده تأثير بسياري دارد . زن هم در محدودههايي، تصميمگيري را به عهده مي گيرد و مرد هماهنگ با او فعاليت ميكند . آموزههاي اسلامي به نيكي اين روش تقسيم فعاليت و تصيممگيريهاي خانوادگي بين زن و مرد را نشان ميدهد . والدين در تربيت و اجتماعي كردن فرزندان، نقش بسيار مهمي دارند و بي شك، بيشترين سرمايهگذاري دنيوي و عاطفي در خانواده، از سوي والدين صورت ميگيرد . بيترديد ايفاي اين مسئوليتها تنها در چهره برخورداري آنها از مقام بالاتر در خانواده ميسر ميباشد . همينطور فرزندان هم در اين سلسله مراتب از جايگاه ويژه و سلسله مراتب مختص خود برخوردار مي باشند . البته متأسفانه با ورود وب و شكلگيري فضاي مجازي و نيازهاي روز افزون اقتصادي خانواده كه سبب اشتغال زنان بيرون از خانه شده است، اين سلسله مراتب از دربين رفته ميباشد . اينترنت و فرهنگ وتمدن ناشي از آن، ديدگاههاي فرزندان و زن و شوهر را نسبت به يكديگر دگرگون كرده مي باشد و باعث شكلگيري چالشها و مسائل متعددي در خانوادهها و از بين رفتن سلسله مراتب در ميان اعضاي خانواده گرديده است، به طوري كه احترام به والدين، اخوي يا خواهر بزرگتر ديگر در خانوادهها كمتر چشم ميگردد . در اين راستا براي كاهش اين مسائل و چالشها بايد توجه داشت كه تمامي نهاد ها و گروههاي بشري دارنده مراتبي مي باشند و خانواده نيز از اين امر مستثنا نبوده ميباشد . براي تحكيم ساختار خانواده، واجب هست جايگاه سنتي والدين را در خانواده تداوم بخشيم . . مرزها در خانواده رعايت مرزهاي رفتاري و عاطفي داخل خانواده و خارج آن، اساسي است كه برخي درمانگران خانواده براي تندرست وكارايي خانواده، حتمي شمردهاند . زن و شوهر، در داخل خانه مي بايست از فضاي فيزيكي و ديوانه مجزا از سايرين بهرهمند باشند و در ساعتهاي معيني از شبانه روز قطع از سايرين قابليت و امكان تعامل عاطفي و خل وچل داشته باشند . براي فرزندان به خصوص دختران در عصر كودكي دوم تا جواني بايد فضاي اختصاصي در نظر گرفته شود و سايرين بدون اذن آنها وارد اين دور و اطراف نشوند . متون اسلامي محدوده اين فضاها را تعيين كرده هست . بسياري از انحرافات جنسي در اثر عدم رعايت چنين مرزهايي ميباشد . همينطور بايد در ميان اعضاي خانواده و سايرين، مرزهايي باشد . هر گونه رابطه ها جنسي و عاطفي ارضا كننده بايستي به همسر رسمي اختصاص يابد . حدود و موقعيت ارتباط ها و پوشش ديني كه در متن ها اسلامي زمينه تأكيد قرار گرفته است، در واقع اشاره به همين مرزها و حدود مي باشد . مهمترين كاركرد اين مرزها، تحكيم روابط عاطفي بين اعضاي خانواده، به خصوص زن وشوهر است . اما با ورود وب به خانواده و شكلگيري فضاي مجازي، مرزهاي بين اعضاي خانواده تا حدودي شكسته شده ميباشد و كمتر از سوي اعضاي خانواده رعايت ميشود . از سوي ديگر، فرهنگ وتمدن و جو ناشي از فضاي مجازي كه سرشار از مصاديق انحرافات و چالشهاي ناشي از آن است، زمينههاي دگرگوني و دگرگون سازي تمدن خانواده را فراهم آورده ميباشد كه اين امر به صورت دور از شوخي مرزهاي مو جود در خانواده را با معضل مواجه كرده ميباشد .
مبناي تشكيل خانواده، ساخت يك ارتباط عاطفي دو طرفه در بين زن و مرد و به عبارت ديگر زن و شوهر است، نيازي كه هر دو طر ف براي اين كه بتوانند آنها را برطرف سازند، معاش وحيات جديدي را شكل دهند و با برقراري لينك در ميان خود، تشكيل خانواده ميدهند . زن و شوهر به بهترين نحو نيازهاي عاطفي و جنسي يكديگر را برآورده ميسازند؛ به طوري كه اين نهاد، عامل مهمي در نگهداري تندرست اخلاقي اشخاص و جوامع بوده هست . حمايت ديوانه زن ومرد از يكديگر كه ناشي از برقراري پيوندي ايمني بخش و ادب دهنده است، بيش از هر ارتباط انساني ديگر بوده مي باشد . وصلت قراردادي ميباشد كه به صورت ارگانيك تداوم نسل انساني را تسهيل ميكند .
رشد اجتماعي فرزندان كه در پرتو عواطف مثبت پدر و مادر به بهترين نحو رخ ميگيرد، از مهم ترين كاركردهاي خانواده هست . روابط مناسبد در ميان اعضاي خانواده، شرط و مسئله اساسي ايفاي اين سه كاركرد است . بيترديد، در صورتيكه اين رابطه ها كاهش يابد يا اين كه به صورتي خشنود كننده نباشد، كاركردهاي خانواده تضعيف خواهد شد . در اين بين، رسانههاي تازه به ويژه اينترنت با صورت دهي به فضاي مجازي خير صرفا كاركردهاي خانواده، بلكه اصل و تماميت آن را به معضل كشيده است . افزايش جدايي در جوامع غربي كه حدود يك سوم ازدواجها را در بر مي گيرد و بسط همزيستي مشترك كه در اكثري از دولت ها غربي تا سه برابر ارتقا يافته، چالشهايي براي اصل و تماميت خانواده در جوامع بشري ميباشد . سخن از شكلهاي مختلف خانواده، مانند خانواده تك والدي، ازدواجهاي قراردادي غير سنتي و همزيستي همجنسگرايان، اعم از زن يا مرد، چشم پوشي از اضمحلال تدريجي نهاد خانواده و همت استيصال گونهاي براي مراقبت خانواده مي باشد . براي مثال، خانواده تك والدي به اين چهره كه معمولاً زنان، داوطلبانه، فرزند خويش را به تنهايي سرپرستي مي كنند و در عين حالا رابطه خويش را با مردان ديگر محافظت ميكنند، به نوعي گسست خانواده سنتي را به دنبال دارااست (جوكار، 1387) . همچنين زمينهساز گسستها و چالشهاي ناشي از آن دربين زن و شوهر شده است كه در راستاي اين تحولات ودگرگونيهاي نشئت گرفته از صرف وقت در فضاي مجازي و كمتر شدن ارتباطات با يكديگر شكافها را در خانواده دربين زن و شوهر اكثر كرده و احساسات و عاطفه ها دو جانبه را از در بين برده است . 5-2 . مسئوليتهاي والدين با توسعه و گسترش وابستگيها و تأمين نيازهاي صوري از نحوه اينترنت در فضاي مجازي براي اعضاي خانواده، پدر و مادر حس مسئوليت كمترين نسبت به فرزندان و يكديگر ميكنند، چون فضاي مجازي محيطي را به وجود ميآورد كه فرزندان به سادگي ميتوانند از سرگرميها و ساير امكاناتي كه در آن وجود دارد سود ببرند و كمتر نيازي به مصاحبه و يا اين كه در كنار پدر و مادر بودن حس نمايند . از سوي ديگر، فرايند جهاني شدن و مسائل ناشي از آن والدين را ناچار به گذراندن وقت بيشتري در بيرون از منزل مينمايد و سبب ساز اعتنا كمتري از سوي آنها نسبت به ساير اعضاي خانواده ميشود .
. مسئوليتهاي فرزندان فرآيند به كارگيري روز افزون از اينترنت از يك سو و تأثيراتي كه اين فناوري جديد به صورتهاي متعدد بر فرزندان ميگذارد از سوي ديگر، سبب متزلزل شدن مسئوليتهاي فرزندان نسبت به خانواده شده است . اين تحولات و تأثيرات بر روي فرزندان چگونگي رابطه آن ها با والدين و ديگر اعضاي خانواده را دگرگون كرده است، به طوري كه فرزندان در خانواده ديگر نسبت به والدين و ديگر اعضاي خانواده نسبت به گذشته احترام، وابستگي، نياز عاطفي و . . . چنداني ندارند . سلسله مراتب در خانواده تقسيم قدرت ميان زن و مرد و بقيه اعضاي خانواده نيز بايستي به شيوههاي سنجيده و مطلوب صورت گيرد . از آنجا كه معمولاً مسئوليت اداره اقتصادي با مرد است، برخورداري وي از منزلت بالاتر در تصميمگيريها در استحكام خانواده تأثير بسياري دارد . زن هم در محدودههايي، تصميمگيري را به عهده مي گيرد و مرد هماهنگ با او فعاليت ميكند . آموزههاي اسلامي به نيكي اين روش تقسيم فعاليت و تصيممگيريهاي خانوادگي بين زن و مرد را نشان ميدهد . والدين در تربيت و اجتماعي كردن فرزندان، نقش بسيار مهمي دارند و بي شك، بيشترين سرمايهگذاري دنيوي و عاطفي در خانواده، از سوي والدين صورت ميگيرد . بيترديد ايفاي اين مسئوليتها تنها در چهره برخورداري آنها از مقام بالاتر در خانواده ميسر ميباشد . همينطور فرزندان هم در اين سلسله مراتب از جايگاه ويژه و سلسله مراتب مختص خود برخوردار مي باشند . البته متأسفانه با ورود وب و شكلگيري فضاي مجازي و نيازهاي روز افزون اقتصادي خانواده كه سبب اشتغال زنان بيرون از خانه شده است، اين سلسله مراتب از دربين رفته ميباشد . اينترنت و فرهنگ وتمدن ناشي از آن، ديدگاههاي فرزندان و زن و شوهر را نسبت به يكديگر دگرگون كرده مي باشد و باعث شكلگيري چالشها و مسائل متعددي در خانوادهها و از بين رفتن سلسله مراتب در ميان اعضاي خانواده گرديده است، به طوري كه احترام به والدين، اخوي يا خواهر بزرگتر ديگر در خانوادهها كمتر چشم ميگردد . در اين راستا براي كاهش اين مسائل و چالشها بايد توجه داشت كه تمامي نهاد ها و گروههاي بشري دارنده مراتبي مي باشند و خانواده نيز از اين امر مستثنا نبوده ميباشد . براي تحكيم ساختار خانواده، واجب هست جايگاه سنتي والدين را در خانواده تداوم بخشيم . . مرزها در خانواده رعايت مرزهاي رفتاري و عاطفي داخل خانواده و خارج آن، اساسي است كه برخي درمانگران خانواده براي تندرست وكارايي خانواده، حتمي شمردهاند . زن و شوهر، در داخل خانه مي بايست از فضاي فيزيكي و ديوانه مجزا از سايرين بهرهمند باشند و در ساعتهاي معيني از شبانه روز قطع از سايرين قابليت و امكان تعامل عاطفي و خل وچل داشته باشند . براي فرزندان به خصوص دختران در عصر كودكي دوم تا جواني بايد فضاي اختصاصي در نظر گرفته شود و سايرين بدون اذن آنها وارد اين دور و اطراف نشوند . متون اسلامي محدوده اين فضاها را تعيين كرده هست . بسياري از انحرافات جنسي در اثر عدم رعايت چنين مرزهايي ميباشد . همينطور بايد در ميان اعضاي خانواده و سايرين، مرزهايي باشد . هر گونه رابطه ها جنسي و عاطفي ارضا كننده بايستي به همسر رسمي اختصاص يابد . حدود و موقعيت ارتباط ها و پوشش ديني كه در متن ها اسلامي زمينه تأكيد قرار گرفته است، در واقع اشاره به همين مرزها و حدود مي باشد . مهمترين كاركرد اين مرزها، تحكيم روابط عاطفي بين اعضاي خانواده، به خصوص زن وشوهر است . اما با ورود وب به خانواده و شكلگيري فضاي مجازي، مرزهاي بين اعضاي خانواده تا حدودي شكسته شده ميباشد و كمتر از سوي اعضاي خانواده رعايت ميشود . از سوي ديگر، فرهنگ وتمدن و جو ناشي از فضاي مجازي كه سرشار از مصاديق انحرافات و چالشهاي ناشي از آن است، زمينههاي دگرگوني و دگرگون سازي تمدن خانواده را فراهم آورده ميباشد كه اين امر به صورت دور از شوخي مرزهاي مو جود در خانواده را با معضل مواجه كرده ميباشد .